مقاله

پرگار؛ زنان رهبران بهتری هستند؟

187
پرگار؛ زنان رهبران بهتری هستند؟
پرگار؛ زنان رهبران بهتری هستند؟
دوکتورین
دوکتورین
13 - 10 - 2024

زن در جایگاه هدایت و رهبری دیگر یک بحث گهگاهی برای ادوار انتخاباتی نیست.

البته در سال‌های اخیر پس از هر انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران موضوع انتصاب زنان در پست‌های وزارت‌خانه‌ها اهمیت می‌یابد و یا در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا زن بودن یک نامزد می‌تواند در نتیجه‌ انتخابات، سرنوشت‌ساز باشد.

اما در اوقات غیرانتخاباتی هم در صورتیکه یک زن در قامت یک رهبر دیده شود چه در سطح مدیریت شرکت‌های بزرگ و چه در پست‌های سیاسی چون وزارت و نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری، احتمالا بخشی جدایی‌ناپذیر از نقدها و نظرها در مورد کارنامه‌ او معطوف به «زن بودن» او می‌شود.

به عنوان مثال زمانی که اولین رئیس‌جمهور زن در تاریخ ملت‌ها یعنی رئیس‌جمهور ایسلند، پس از شانزده سال کناره گرفت و یا اولین نخست‌وزیر زن در نیوزلند استعفا داد، میراث آن‌ها آمیخته بود با بحث در مورد عملکرد زنان در رهبری نهادها و ممالک.

زنان رهبر، زاییده جامعه مدرن یا بر آمده از دل تاریخ؟

در جوامع اولیه، وظایف بر اساس تفاوت‌های زیستی تعریف می‌شد. مردان اغلب به شکار و محافظت از خانواده می‌پرداختند، در حالی که مسئولیت زنان عموما در مراقبت از کودکان و پخت‌وپز خلاصه می‌شد. این تقسیم کار تا حد زیادی به دلیل تفاوت‌های فیزیکی مردان و زنان و همچنین موضوعاتی نظیر دوران ۹ ماهه بارداری بود که به تدریج مردان را به‌عنوان جنگجو و ضامن امنیت و در نهایت رهبر جامعه معرفی می‌کرد.

به مرور زمان عوامل دیگری چون ساختار پدرسالارانه قدرت، تعاریف دینی و ایدئولوژیک و روایت‌های تاریخی و فرهنگی دست به دست هم دادند تا جایگاه قدرت را برای مردان تثبیت کنند.

با این حال و بر اساس اطلاعاتی که هم‌اکنون از تاریخ باستان در دست است نقش زنان در رهبری حکومت‌ها در دوران باستان هم وجود داشته و اتفاقا در بعضی از جوامع باستانی، زنان در رهبری و حکومت نقش‌های مهمی داشتند. به عنوان مثال حتشپسوت و کلئوپاترا در مصر باستان و سمیرامیس در تمدن‌ بین‌النهرین به عنوان فرمانروایان قدرتمندی شناخته می‌شدند.

در ایران باستان و در دوره هخامنشیان و ساسانیان هم زنان نقش‌های مهمی را از جمله مشاور دربار پادشاهان بر عهده داشتند.

با این حال میزان نقش زنان در رهبری حکومت‌ها در مقاطع مختلف تاریخ و همچنین در فرهنگ‌ها و جوامع گوناگون دستخوش تغییرات زیادی شد.

پس از قرون وسطی و یک دوره طولانی‌مدت افول، با ظهور تفکرات لیبرال و انقلاب‌های سیاسی، نقش زنان در عرصه‌های عمومی و سیاسی به‌تدریج پررنگ‌تر شد.

کاترین کبیر در روسیه قرن هجده و ملکه ویکتوریا در بریتانیای قرن نوزده با تاثیراتی که در آن دوران گذاشتند نام خود را در تاریخ ثبت کردند.

اما باز هم دوران افول دیگری در راه بود تا اینکه فعالان حقوق زنان از ابتدای قرن بیستم انقلابی را در این زمینه رقم زدند.

جنسیت یا عملکرد؟

پاسخ به این پرسش که «آیا زنان رهبران بهتری هستند؟» سوال دیگری را مطرح می‌کند: آیا رهبری باید بر اساس جنسیت واگذار شود؟

با بررسی تفاوت‌ سبک‌های رهبری زنان و مردان می‌توان به اطلاعات و نکات قابل توجهی دست یافت.

بر اساس یک تحقیق که دانشگاه کمبریج انجام داده زنان تمایل بیشتری به سبک رهبری دموکراتیک و همکاری و مشارکت در امور مدیریتی و رهبری دارند و به ایجاد تعامل و برقراری روابط هدفمند اهمیت بیشتری می‌دهند.

این تحقیق آماری می‌گوید که زنان معمولا نسبت به خود سخت‌گیرتر هستند و توقعات بالاتری از عملکرد خود دارند و این می‌تواند باعث شود که بیشتر در جهت بهبود عملکرد و کیفیت کاری خود تلاش کنند.

مطالعه‌ای جداگانه که توسط مدرسه کسب‌وکار هاروارد انجام شده نشان می‌دهد که زنان اغلب در حوزه‌های مدیریت ارتباطات، همکاری تیمی و استفاده بهینه از مهارت‌های کارکنان بهتر عمل می‌کنند.

در مقابل مردان با خصوصیات اقتدارگرایانه در شرایطی که نیاز به تصمیم‌گیری سریع و قاطع باشد موفق‌تر عمل می‌کنند.

از دیگر عواملی که سبک رهبری را در زنان و مردان متفاوت می‌کند تمایل بیشتر به پایبندی به اخلاقیات و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها در میان زن‌ها است. این موضوع می‌تواند به شکل‌گیری اعتماد و وفاداری در سطوح مختلف منجر شود.

آلفا بودن: لازم یا کافی؟ مزیت یا چالش؟

اصطلاح «آلفا» از تئوری‌ رفتارشناسی حیوانات به دنیای انسان‌ها وارد شده است. این اصطلاح به ویژگی‌های رهبری، اعتماد به نفس و تسلط در میان گروه‌ها یا جوامع اشاره دارد.

آلفا برای توصیف افرادی استفاده می‌شود که ویژگی‌هایی مانند اعتماد به نفس بالا، قدرت تصمیم‌گیری، توانایی هدایت دیگران و تأثیرگذاری اجتماعی دارند. این افراد عموما از قدرت نفوذ اجتماعی زیادی برخوردارند و در محیط‌ کار و اجتماع، نقش‌ رهبری را به عهده می‌گیرند.

اما آیا «آلفا بودن» به‌عنوان یک مزیت برای رهبری جامعه محسوب می‌شود؟

این ویژگی در افراد می‌تواند در محیط‌های پرتنش یا در شرایط بحرانی، یک مزیت باشد، زیرا افراد آلفا می‌توانند به‌سرعت وارد عمل شوند و دیگران را برای اقدامات لازم هماهنگ کنند.

آلفاها به دلیل تسلط و نفوذ اجتماعی خود، اغلب در متقاعد کردن دیگران موفق‌اند و می‌توانند آنها را در جهت رسیدن به اهداف مشترک ترغیب کنند.

در آن سو قاطعیت در تصمیم‌گیری و عدم انتقادپذیری آلفاها ممکن است باعث کاهش همکاری و خلاقیت در لایه‌های مختلف مدیریتی و اجتماعی شود و در صورت عدم مدیریت درست این خصوصیات در افراد آلفا، زیردستان و در شکل کلی‌تر آن، جامعه احساس می‌کند که نظراتش نادیده گرفته می‌شود.

در این صورت ممکن است آلفاها به دیکتاتورهایی تبدیل شوند که فاقد همدلی لازم برای درک نیازها و احساسات دیگران هستند.

از دیگر چالش‌هایی که رهبران آلفا ممکن است برای جامعه ایجاد کنند تمایل آنها به کنترل بیش از حد است. این ویژگی می‌تواند به خستگی روانی جامعه بینجامد و در مواردی جامعه را به مرز انفجار بکشاند.

در جوامع سنتی، مردان به دلیل نقش‌های اجتماعی و فرهنگی‌ که به آنها واگذار شده بود و همچنین ساختارهای مردسالارانه حکومت‌ها اغلب به عنوان شخصیت‌های آلفا شناخته می‌شدند و تصور غالب این بود که آلفاها بیشتر مرد هستند.

با این حال با وقوع تغییرات اجتماعی و برابری جنسیتی و بیشتر شدن نقش زنان در موقعیت‌های قدرت و تصمیم‌گیری، این الگو به تدریج رنگ باخت و این تعبیر که زنان نمی‌توانند آلفا باشند یا چنین ویژگی‌هایی را نداشته باشند در دنیای کنونی جایگاهی ندارد.

نکته دیگری که نباید از نظر دور نگه داشته شود تکامل مفهوم آلفا در طول زمان است. درک جامعه مدرن از «آلفا» بسیار وسیع‌تر و جامع‌تر از مفاهیم سنتی آن است. امروزه مفهوم آلفا فقط به معنای تسلط بر دیگران نیست، بلکه توانایی ایجاد انگیزه، مدیریت سالم، ارتباط موثر و ایجاد اعتماد در اجتماع هم بخش‌هایی از این مفهوم است. ویژگی‌هایی که مختص مردان نیست و اتفاقا در موارد بسیاری زنان در این موارد از مردان پیشی گرفته‌اند.

جامعه مدرن به این سطح از پذیرش رسیده است که تفاوت‌های جنسیتی در این زمینه بیشتر به انتظارات فرهنگی و اجتماعی برمی‌گردد تا به واقعیت‌های بیولوژیکی یا ذاتی.

برابری جنسیتی: اصولی مبتنی بر تساوی فرصت‌ها

پایه‌های برابری جنسیتی بر یک اصل بنا شده: همه افراد باید صرف‌نظر از جنسیت به منابع، امکانات و فرصت‌های برابر دسترسی داشته باشند.

در مواردی هم فراهم کردن امکانات بیشتر برای گروه‌هایی که به طور تاریخی تحت ستم یا تبعیض بوده‌اند، به معنای اصلاح نابرابری‌های ساختاری موجود است و نه نقض برابری.

به عنوان مثال، قرن‌ها تبعیض علیه زنان، چه در زمینه‌های‌ اقتصادی و چه در حوزه‌های سیاسی و حکومتی باعث شده است که زنان همچنان در بسیاری از جوامع از فرصت‌های رهبری محروم باشند.

این در حالی است که بسیاری از رسانه‌ها – خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیرمستقیم - همچنان در مسیر تقویت کلیشه‌های جنسیتی قدم برمی‌دارند.

یکی از تاثیرگزارترین رسانه‌ها که در تضعیف نقش زنان در رهبری گام برداشته هالیوود و سینمای تجاری آن است.

برای دهه‌های طولانی، فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی، زنان را اغلب به‌عنوان شخصیت‌های پشتیبان مردها و یا افرادی که بیشتر به ظاهر و روابط شخصی خود اهمیت می‌دهند نشان می‌دادند تا به نقش‌های مدیریتی یا رهبری: زنانی که در بسیاری از موارد به‌عنوان شخصیت‌هایی معرفی می‌شوند که تنها از طریق مردان هویت می‌یابند و یا زنانی که در بسیاری از فیلم‌ها به‌عنوان انسانی عاطفی، احساسی و غیرمنطقی به تصویر کشیده شده‌اند، در حالی که مردان مقابل آنان از شخصیت‌هایی قوی و منطقی برخوردارند.

اگرچه در این میان نمونه‌های نادری هم در خلاف این موج حرکت می‌کردند با این حال در سال‌های اخیر تغییرات مثبتی در رسانه‌ها رخ داده است. گویی بسیاری از رسانه‌ها در تلاشند که نقش زنان در رهبری و مدیریت را به شیوه‌های مثبت‌تر و جامعه‌پسند به تصویر بکشند.

تمامی این موضوعات احتمالا حاکی از آن است که با اینکه تا کنون برتری ذاتی یکی بر دیگری ثابت نشده جوامع باید خود را برای سپردن سکان رهبری به زنان آماده کنند. اگرچه محققان معتقدند موفقیت یک رهبر به شخصیت، تجربه و توانایی‌های مدیریتی او بستگی دارد، و تفاوت‌ها و توانایی‌های فردی بیش از جنسیت تاثیرگذار هستند.

در بحث این هفته پرگار زینب پیغمبرزاده، پژوهشگر مطالعات جنسیت، قابلیت‌های ذاتی را محدود به جنسیت نمی‌داند بلکه معتقد است که نقش‌های جنسیتی است که زنان را در این مسیر مستعدتر می‌کند. ابراهیم مهاجر، پژوهشگر اجتماعی در آن سو می‌گوید مشخصات و کیفیات ذاتی زنان آنها را به رهبر بهتری تبدیل می‌کند.

مطالب مرتبط
اعلانات تجارتی
اعلانات تجارتی، جهت تقویت بنیه ی مالی مجله نمایش داده می شوند.